تشویش

تشویش، بنیاد احوالات انسان است

تشویش

تشویش، بنیاد احوالات انسان است

تشویش

قبلاً مطالبی در این باب نوشته‌ام. (این جا را ببینید)

اما این بار می‌خواهم مطلب را از زاویه جدید بررسی کنم.

قوه قضاییه به چه درد می‌خورد؟!

دوشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۱، ۰۸:۰۹ ب.ظ

این مقاله را برای نشریه دانشجویی مبشر صبح دانشگاه صنعتی اصفهان نوشتم. اما خواندنش شاید برای بازدیدکنندگان وبلاگ هم خالی از لطف نباشد.

خدا

چهارشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۱، ۱۱:۵۱ ب.ظ


 

خدا، قریب اما صعب الوصول است.

هولدرلین،‌ شاعر آلمانی

 

 

در قسمت اول، نسبت فلسفه و سلوک فردی در حد اجمال مورد بحث قرار گرفت.

اما سؤال اصلی ما، پرسش از نیاز ما به فلسفه بود.

و نه صرفاً‌ نیاز ما به فلسفه در حوزه سلوک فردی.

 


مادامی که امری بدیهی تلقی شود، لزوم وجود آن کمتر مورد سؤال قرار بگیرد.

چرا که انسان کمتر در بدیهیات شک می‌کند.

طبیعی است که در عالمی که تنها تمدن موجود در آن،  تماماً‌ با فلسفه بوجود است، پرسش از ماهیت فلسفه هم کاری آسان نیست.

و فلسفه برای عالم کنونی، در حکم هواست

 

خبرگزاری مهر اعلام کرد که سهم حضور دختران در دانشگاه‌ها به شصت درصد رسیده و پسران تنها چهل درصد صندلی دانشگاه‌ها را در اختیار گرفته‌اند.

اما مسأله مهم این است که چرا دختران این قدر انگیزه ...

 

جمع دین و دنیا

شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۱، ۰۴:۲۴ ب.ظ

 

می‌گویند می‌خواهیم که هم دین داشته باشیم و هم دنیا.

ولی نباید کسانی که این گونه فکر می‌کنند را ملامت کرد.

خصوصاً که قاطبه عوام و خواص هم این گونه فکر می‌کنند.

اصلاً این اندیشه خام جمع دین و دنیا از اول خلقت همراه ما بوده.

بابا آدم مان هم می‌خواست هم در بهشت باشد هم از شجره بخورد.

بلندگوهای تبلیغاتی و صدا و سیما و رسانه‌های تخدیر کن، مدام اخبار موفقیت ما در راه مدرنیزاسیون و توسعه را فریاد می‌کنند.

اخبار انرژی هسته‌ای، دویست تومن بسته‌ای!

پرتاب ماهواره،

نانو،

و ... .

و کمتر می‌گویند که در کنار این توسعه، همواره معنویت، ایمان و سلامت روحی جامعه مان نزول کرده.

ایران چهارمین کشور دنیا در زمینه آمار طلاق است. .لینک منبع

از این رتبه چهارم؛ مسأله مهم‌تر نحوه توزع طلاق‌ استان‌های کشور است.

 بیشترین آمار طلاق، نه مربوط به استان‌های فقیر و بی‌سواد، بلکه مربوط به تهران و کرج و اصفهان و شهرهایی است که بیشتر مدرن شده‌اند!

و کمترین آمار هم مربوط به سیستان و چهار محال و کهکیلویه که از نظر بی سوادی و فقر و دیگر محرومیت‌های اقتصادی از همه جلوترند!!

البته می‌دانم مدرنیست‌های مسلمان باز هم ادعا خواهند کرد که بین مدرنیزاسیون و از دست رفتن سلامت روحی جامعه هیچ تلازمی نیست.

و می شود هم مدرن بود هم مؤمن و اهل خانواده و اخلاق.

البته در ذهن می‌شود همه کاری کرد.

ولی افسوس که ما در ذهن زندگی نمی کنیم!!

 

هیچ وقت به توسعه نمی‌رسید!!

چهارشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ۱۲:۰۶ ب.ظ

هیچ وقت به توسعه نمی‌رسید!

چون توسعه، یعنی هر روز ابزار‌‌های‌تان از روز قبل بهتر باشد.

و این بهتر بودن هیچ وقت تمامی ندارد.

در نتیجه هیچ وقت به توسعه نمی‌رسید.

و ما علی الرسول الا البلاغ!

از ما گفتن بود.

 

چند روز پیش، چند خط پیرامون فضای کنونی دانشگاه‌های کشور نوشتم و تا حدی که وسعم می‌رسید، فضای کنونی دانشگاه‌ها را بررسی و آسیب‌شناسی کردم.

هرچند که برخی دوستان، در فهم منظورم، دچار سوء برداشت هم شده بودند.

پس کمی توضیح برای رفع سوء تفاهم‌ها بد نیست.

(البته در ادامه مطلب)

چند خط پیرامون فضای کنونی دانشگاه‌های کشور

دوشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۱، ۰۶:۳۷ ق.ظ


 بحث خود را با یک خاطره شروع می‌کنم.

...

بهمن ماه گذشته در نشست سراسری یکی از اتحادیه‌های دانشجویی کشور،‌ شرکت کرده‌ بودم.

(بقیه‌اش در ادامه مطلب)

 

1- مک لوهان می‌گفت:« هنگامی که یک رادیو وارد خانه یک روستایی می‌شود، شیءی به اشیاء خانه اضافه نمی‌شود، بلکه کل خانه دگرگون می‌شود»

وقتی تکنولوژی وارد زندگی ما شد، فقط شیئی به اشیاء خانه ما اضافه نشد. بلکه کم کم زبان و فکر ما هم ماشینی شد!

(ادامه مطلب را ببینید)

 

یکی از غفلت هایی که در موضوع «تحول در علوم انسانی» صورت می گیرد، این است که چنین می پندارند که آن چیزی که منشأ فساد در جامعه اسلامی ماست، فقط علوم انسانی غربی است که در دانشگاه های ما رسماً تدریس می شود.

(انگشت را بر ادامه مطلب فشار دهید!)

 

من هیچ وقت افسرده نخواهم شد.

چون همیشه اتفاقات خنده‌داری در زندگی و در پیش چشمم رخ می‌دهد.

در همین نزدیکی.

در همین جمهوری اسلامی!

 

(ادامه مطلب را ببینید)

اشتباه بیست ساله!!

شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۱، ۰۲:۲۹ ب.ظ


می‌خواهم تلخ ننویسم.

ولی چه کنم که نمی‌شود!

می‌خواهم هجو نکنم.

طنز ننویسم،

باز هم نمی‌شود!

می‌خواهم اصلاً ننویسم! تاخواب کسی را آشفته نکنم.

ولی باز هم نمی‌توانم قید نوشتن را بزنم!

(برای خواندن مطلب به صورت کامل بر روی ادامه مطلب کلیک بفرمایید)

همه چی آرومه، من چقدر خوشبختم!!

جمعه, ۳۰ تیر ۱۳۹۱، ۰۹:۲۵ ق.ظ


یکی از دوستان اس ام اس داده‌بود:

 « سلام دهقانی اوضاع میانمار خیلی داغونه. چی کار میشه کرد؟»

چون می‌دانم مطالب وبلاگ را پی گیری می‌کند، جوابش را این جا می‌دهم.
(برای خواندن مطلب به صورت کامل، بر روی ادامه مطلب کلیک کنید)

 


ساده زیستی به سبک مجلس نهم!!

پنجشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۱، ۰۵:۳۹ ق.ظ

گفت و گویی پیرامون ولایت فقیه

دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۱، ۰۲:۵۰ ب.ظ


اشاره:بعد از ارسال مطلب «روش مبارزه امام صادق علیه السلام»،‌ یکی از دوستان، با نام مستعار، نظری ذیل این مطلب گذاشت.

این نظر و پاسخ‌های بنده و ایشان در ادامه، منجر به شکل ‌گیری گفت و گویی مکتوب میان ما شد.

محور این گفت و گو، موضوع «ولایت فقیه» بود.

از آن جا که این موضوع محل سؤال سایر دوستان نیز هست، مناسب دیدم که مشروح این گفت و گو را در یک پست جداگانه منعکس کنم.

در ادامه مطلب، متن این گفت و گو را ملاحظه می‌فرمایید

ورزش و تکنولوژی

پنجشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۱، ۰۸:۲۷ ق.ظ

 

چه ارتباطی بین ورزش و تکنولوژی می‌توان متصور شد؟

آن چنان که از ظواهر امر بر می‌آید، «ورزش» در زندگی امروز ما نقشی بیش از «تفریح» دارد. ورزش اگر به «صنعت» و «تجارت» مبدل نشده باشد، لاقل خیلی نزدیک شده است. چنان که می‌بینیم باشگاه‌های فوتبال اکنون به عنوان یکی از درآمدزاترین بنگاه‌های تولید ثروت، شناخته می‌شوند.

(ادامه مطلب را ملاحظه بفرمایید)

چند سؤال ساده از دانشجویان

دوشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۱، ۰۳:۳۱ ق.ظ


توضیح: برخی دوستان ستوان سه را می‌شناسند. برادر رشید احمدی، سرباز نظام مقدس نظام جمهوری اسلامی را عرض می‌کنم. ایشان از اعضای فعال تشکل دانشجویی آرمان دانشگاه صنعتی اصفهان، در سال‌های گذشته بودند.

و البته دانشجویی برای او پیان فعالیت نبوده. یک مصداقش همین وبلاگش است. هم خودش کارش درست است. هم پدرشان - را که یک بار دیدم- خیلی کار درست بودند.(خدایشان حفظ کند)(هر چند خودش لباس کار کم دارد!!)

اخیراً یک مطلب در وبلاگ ایشان خواندم( هر چند تاریخ ارسال آن متعلق به چند ماه پیش بود) اما هنوز بکر است. و احتمالاً‌ تا چند سال دیگر هم بکر خواهد بود.

اگر چه اگر بنده این مطلب را می‌نوشتم، شاید کمی کامل‌تر می‌نوشتم.

بخوانید. و به بقیه هم بگویید بخوانند. 

زیاده عرضی نیست.

چنین گفت شیطان

پنجشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۱، ۰۶:۱۳ ب.ظ

قسمت سوم

عنوان مطلب: چنین گفت شیطان

منشر شده در نشریه مبشر صبح دانشگاه صنعتی اصفهان

تاریخ انتشار: شنبه 91/2/23

دکارت در صنعتی

پنجشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۱، ۰۶:۱۲ ب.ظ


قسمت دوم

 عنوان مطلب: دکارت در صنعتی

منتشر شده در نشریه مبشر صبح دانشگاه صنعتی اصفهان

تاریخ انتشار: 91/2/16

ادیسون، خائن بزرگ

پنجشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۱، ۰۵:۰۶ ب.ظ

توضیح: در ماه ار دیبهشت، سه مقاله دیالکتیکی برای نشریه «مبشر صبح» نوشتم که در دانشگاه صنعتی اصفهان چاپ و منتشر شد.

عنوان مقالات:
«ادیسون، خائن بزرگ»، «دکارت در صنعتی»، «چنین گفت شیطان»

علی رغم اینکه اصل حرف‌ها چیز جدیدی  نبود، محتوا، مضمون و لحن مقاله‌ها برای دانشگاه مناقشه برانگیز بود. و از قضا این مقالات هم واکنش‌های بعضاً تندی هم در پی داشت.  روحانیون دانشگاه در طی هشت شب، علیه آن در مسجد صحبت کردند و چندین نشریه نیز در نقد آن منتشر شد.

ترجیح دادم متن این مقالات را - البته با یک تغییر بسیار کوچک- روی وبلاگ بگذارم. بدیهی است بازنشر آنها با ذکر منبع و یا حتی بدون ذکر منبع از جانب هر شخص و گروهی جایز و بلکه مستحب! است.

توضیح مهم این که، دوستان می‌توانند در مورد هر سه مطلب، فقط در ذیل مطلب سوم نظر بگذراند.

ادامه مطلب: ادیسون، خائن بزرگ

«گذار» واژه‌ای برای فرار!

پنجشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۱، ۰۷:۰۵ ب.ظ

در حال حاضر در نحوه مواجهه با غرب در کشور، در میان دو گروه اختلاف هست.

کسانی که معتقدند غرب خوبی‌هایی دارد و بدی‌هایی و خوبی‌هایش را می‌گیریم و بدی‌هایش را رها می‌کنیم(من این ها را تئوری دوم می‌نامم).  دسته دیگر کسانی هستند که  که معتقد به نفی کلی غرب هستند.(این‌ها تئوری سوم هستند. )

صد رحمت به سید جمال

چهارشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۱، ۰۲:۱۸ ق.ظ

·         آقای دکتر رضا داوری اردکانی در صفحه 5 از کتاب " ما و راه دشوار تجدد" می نویسد :

"مرحوم سید جمال الدین اسد آبادی" در یک سخنرانی گفته بود برای نتیجه گرفتن از آموزش های جدید و راه یافتن به علم و صنعت اروپایی باید با فلسفه اروپاییان آشنا شد". البته آقای دکتر داوری در آن جا به این سخن هم نقدی دارند که آیا با صرف تدریس و آموختن فلسفه غرب اساس و بنیان تمدن جدید گذاشته می شود؟ از این سخن می گذریم که فرصت دیگری را می طلبد.


نقد لبه تیغ- نوشته شده توسط یاسر مرکزی

شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۱، ۰۷:۳۷ ق.ظ

برادر یاسر مرکزی بزرگواری فرموده و طی یادداشتی در وبلاگ شخصی‌شان، نوشته حقیر تحت عنوان «لبه تغ» را تقد  کرده‌اند. در جهت گسترش فضای «آزاداندیشی» عین متن ایشان را در ادامه مطلب منعکس می‌نمایم.

 اصل نوشته ایشان نیز در لینک زیر قابل مشاهده است :

http://yasermarkazi.blogfa.com


لبه تیغ

دوشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۰، ۱۰:۵۱ ب.ظ


گفتم: سلام!  

گفت: سلام.

گفتم: چی کار می‌کردی؟

 گفت: داشتم فکر می‌کردم.

گفتم: فکر نکن ایرانیه خراب میشه!  


گفت: از شوخی گذشته، آیا به نظر تو جمهوری اسلامی قصد دارد که راه حضرت امام را ادامه بدهد؟!

گفتم: بله. چون تنها راهی که می‌توان با آن نجات پیدا کرد، راه امام است. 

برای خواندن ادامه گفت و گو، بر روی ادامه مطلب کلیک کنید.

نجات از جایی آغاز می‌شود که خطر آغاز شده

پنجشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۰، ۱۱:۲۳ ب.ظ

غرب در کشور ما با مشروطه به شکل جدی خود را ظاهر کرد اما مشروطه بیشتر تحقق نظام سیاسی مدرنیته در کشور بود. پیش‌تر، امیر کبیر با تأسیس «دارالفنون»، نظام علمی مدرن را وارد ایران کرده‌بود. تأسیس «دارلفنون» در زمان قاجار و «دانشگاه» در زمان رضا شاه، مقدمات طرح و بسط جدی اندیشه‌های غربی را در کشور فراهم کرد.

کار بزرگ!

جمعه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۰، ۰۵:۳۷ ب.ظ

همه منتظریم یکی، یک کاری بکند.

اما هیچ‌ کس هم حاضر نیست خودش همان کسی باشد که آن کار بزرگ را انجام می‌دهد.