تشویش

تشویش، بنیاد احوالات انسان است

تشویش

تشویش، بنیاد احوالات انسان است

تشویش

صد رحمت به سید جمال

چهارشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۱، ۰۲:۱۸ ق.ظ

·         آقای دکتر رضا داوری اردکانی در صفحه 5 از کتاب " ما و راه دشوار تجدد" می نویسد :

"مرحوم سید جمال الدین اسد آبادی" در یک سخنرانی گفته بود برای نتیجه گرفتن از آموزش های جدید و راه یافتن به علم و صنعت اروپایی باید با فلسفه اروپاییان آشنا شد". البته آقای دکتر داوری در آن جا به این سخن هم نقدی دارند که آیا با صرف تدریس و آموختن فلسفه غرب اساس و بنیان تمدن جدید گذاشته می شود؟ از این سخن می گذریم که فرصت دیگری را می طلبد.

·         می خواستم بگویم صد رحمت به سید جمال! که باز هم چنین دقت نظری داشته است. امروز ما آن چنان عجله داریم و دوست داریم که هر چه سریعتر راه سخت و چند ساله غرب را در زمینه تکنولوژی بپیماییم که حتی حاضر نیستیم یک بار هم که شده لااقل به طور عمیق و جدی پس از 150 سال! در مبانی و مبادی فکری- فلسفی "تکنولوژی و علوم تجربی جدید" فکر کنیم و ببینیم که علوم جدید چرا و چگونه و با چه ملزوماتی و در چه زمینه فلسفی و فکری و اجتماعی و انسانی ایجاد شده است. شاید جالب باشد یک دانشجوی دکترای علوم تجربی حتی یک دو واحدی در رابطه با تاریخ علم و یا مبادی علم همچون مباحث فلسفی مربوط با آن ، روش استنتاج علوم و میزان اعتبار آن ها و .. نمی خواند. (البته جدیدا در دانشگاه صنعتی یک دو واحدی در این رابطه در دانشکده ریاضی گذاشته اند که آن هم اختیاری است!) همین الان که ما فکر می کنیم علوم مهندسی کاشف از واقع می باشد در خود دنیای غرب 4 مکتب فکری نسبت به کاشفیت و یا اعتباری و انتزاعی بودن علوم مهندسی وجود دارد. ( می توانید به فصل ششم از کتاب علم و دین نوشته ایان باربور با ترجمه آقای خرمشاهی مراجعه نمایید).

·         اصلا اگر این مباحث را، همچون وابسته بودن علوم مهندسی به دیدگاه های فلسفی در رابطه شناخت جهان خارج منکر نشویم و خیلی بی مزه نگوییم که مگر موشک و بیل مکانیکی به فلسفه ربط دارد و بین بیل مکانیکی و بیل چه فرقی است، این ها را بی فایده می انگاریم و گوشمان به این حرف ها بدهکار نیست و مانع پیشرفت سریع خودمان میدانیم و مایه اتلاف وقت و یا دستاویزی برای کسانی که می خواهند از زیر بار تکلیف شانه خالی کنند و یا عامل استکبار!

البته که حق داریم این جوری باشیم، چرا که تکنولوژی جدید از درون ما نروییده. بلکه وقتی میوه های شیرین آن را بر روی شاخه های تمدن غربی دیده ایم و آرزوی داشتن آن را کرده ایم و طالب هواپیما و ماشین و پل و غیره شده ایم، معلوم است که دیگر گوشمان به این حرفها بدهکار نباشد. البته که شتاب روح این زمانه است و همه چیز با سرعت نشان داده می شود و دیگر جایی برای تانی و تامل باقی نمی ماند آن هم برای ماها، که با تانی و تامل و تفکر انس نداریم.

·         بخواهیم یا نخواهیم اساس و شرط ایجاد این تمدن و تکنولوژی موجود که یکی از شئونات تمدن جدید است،" فلسفه و عقل جدید" یا همان" عقل کانتی" بوده است و این واقعیتی است که برای خود غربی ها اصلی است آشکار، ولی برای ما امری است پنهان که حتی جهل مرکب داریم یعنی نمی دانیم که اصلا این تمدن بنیانی به این صورت داشته است تا چه برسد به اینکه بر مبادی فکری این تمدن تسلط داشته باشیم.

خلاصه مطلب اینکه برای عبوراز این تمدن و یا حتی ( اگر امکان داشته باشد) اخذ شانی از شئونات غرب مثل تکنولوژی به شناخت و تسلط بر مبانی این تمدن نیاز داریم.

  • ۹۱/۰۱/۰۹
  • صادق دهقانی

نظرات  (۷)

  • آقای بوق ق ق ق
  • ببین حاج صادق که امیدوارم بعد از 120 سال شهید شی درسته ما در علم و تکنولوژی از اون وری ها خیلی عقبیم ولی این مطلب برای علوم قدیمی صادقه نه علوم جدید .
    از وقتی آقا بحث تولید علم رو مطرح میکنه ما توی علوم جدید جزو کشورهای برتریم مثه نانو که تو مباحث مختلفش به طور میانگین جزو 5 کشور اولیم (تو مبحث نانو کامپوزیت کشور 17 ام و تو نانو دارو کشور سوم و . . . ) مبحث سلول های بنیادی و کشت سلولی و . . . الحمدلله از هر 5 کودک سرطانی به طور میانگین 4 - 4.1 نفرشون با همین سلول های بنیادی دارن درمان میشن در صورتی که این آمار تو آمریکا از هر 5 کودک 3.2 نفره !
    من احساس نمیکنم چون توی علوم قدیمی خیلی عقبیم پس کلا کشور عقب مونده ای هستیم فکر نمیکنم این علوم در طول هم باشن که تو این عقب موندگی ما تو صنعت و تکنولوژی رو کردی پیرهن عثمون و داری ازین عقب موندگی تو توجیه نفی کل غربت استفاده میکنی . . . اولا علینا بالبصیرت ثانیا علیکم بالبصیرت
    داش صادق از این دو سه تا پست اخیرت احساس میکنم بجای اینکه بشینی درست و درمون بحث غرب و تکنولوژی رو واسه ما و خودت روشن کنی داری "پاکن غرب" رو گاز میگیری و سیبیل آتشین واسه طیف مخالف خودت میکشی . . .
    به تمسخر گرفتن نه به من کمک میکنه نه به تو !
    ببین من فعلا تکلیفم یه چیز دیگه س داره فعلا به اون رسیدگی میکنم پس تو این تکلیفی که افتاده گردنت رو درست انجام بده که من و ما هم بتونیم ازش استفاده کنیم ( تبیین مبانی غرب و غرب شناسی )
    هیس . . . حرف نزن . . . و من الله التوفیق
    در جواب بوق که زیاد به خنده بازار علاقه دارد!

    برادر من وقتی یک حرفی را یک کم اطرافش را نگاه می‌کنم. این واضح است در تکنولوژی
    مانند نانو و یا سلول‌های بنیادی ما تقریباً همزمان با غرب شروع به کار کرده‌ایم و نه چندان عقب نیستیم بلکه شاید جلو هم باشیم.

    ولی نکته مهم این است که یک تکنولوژی، حلقه‌های بسیاری به خود متصل دارد. برای این که در نانو حرف اول را بنیم باید در مهندسی متالوژی و مکانیک هم همزمان بتوانیم حرف اول را بزنیم و برای این که در انرژی هسته‌ای باید بیش از ده صنعت ما حرکت کنند.

    لو فرض که در همه این ها به غرب رسیدیم. ثم ماذا؟
    چه اتفاقی می‌افتد؟
    چه چیز دست ما را می‌گیرد؟

    مادامی که ولع مصرف در جامعه زیاد است شما هی نیروگاه برق بساز!

    تنها راهش این است که مردم را به انصراف از تکنولوژی دعوت کنی و گرنه تا قیامت باید کار کنیم تا هوس مردم ارضا شود.

    قبول دارم نباید زیاد حرف زد، چون خواب مردمان آشفته می‌شود
    این پست که انگار الان اونطرف توی سراب بود پس این کیه؟ اینجا کجاست؟ من کیم؟ تو کی؟
    سلام
    صادق جان فکر می کنم که دوستان خواننده حق دارند که به شما خرده بگیرند چرا نمی ایید از مباحث مبنایی تر با زبان ساده تر استفاده کنید
    من خود وقتی به سخنان اقا می گوش می دادم و کتاب های استاد طاهرزاده را می خواندم دچار یک سردر گمی می شدم که بالاخره اگر ما غرب را نمی خواهیم چرا باید به دنبال علم و تکنولوزی بومی برویم تا این که در نهایت جواب را در کتاب تمدن زایی شیعه یافتم و این که برای نفی غرب اولین کاری که باید کرد این است که از وابستگی به ان و به اصطلاح جهان سومی بودن در بیایم
    اگه روی این مسئله کار کنی که واقعا افتراقی بین سخنان اقا و استاد طاهرزاده نیست خیلی خوبه چون بسیاری از دوستان متوجه نیستند که اقا در سخنرانی هایشان باید عقل مخاطب را در نظر بگیرند و شاید بسیاری ملاحظات دیگر
    در جواب حمید

    سلام علیکم

    فرمودید که :«برای نفی غرب اولین کاری که باید کرد این است که از وابستگی به ان و به اصطلاح جهان سومی بودن در بیایم»

    بالاخره این هم یک نظر است. البته بنده ندیدم که دلیلی هم برای سخن‌تان نوشته باشید.

    در ضمن به استدلال‌های استاد طاهرزاده استناد نکنید. چون همه آنها قابل مناقشه است(در پست ماجرای تبحر در علوم چیست، جواب استاد طاهرزاده را داده‌ام)

    اگر استدلالی از جانب خود خود دارید، شنوای سخنان شماییم.

    در ضمن اگر شما حسابی پیشرفت کردید، به نظر من دیگر هیچ نیازی به نقد و نفی غرب نیست. چون در آن صورت شما هم یک کشور مدرن شده‌اید. و هیچ عاقلی نمی‌آید خودش را نقد و نفی کند.

    اصلاً‌ آیا هیچ عاقلی می‌آید اول خوب بسازد و بعد ساخته‌های خود را نفی کند؟

    و نیز ندیدم که دلیلی آورده باشید که چرا و چگونه آقا و استاد طاهرزاده مانند هم فکر می‌کنند؟

    توفیق شما و دیگر هم‌فکران شما را در تبدیل ایران از یک کشور جهان سومی به جهان اولی از خداوند متعال خواستارم!
    صادق جان سلام
    من به شخصه از تکنولوزی با سرعت مست کننده اش و دود و غبار های خفه کننده اش از دریای اطلاعات گیج کننده اش از این که انس ما با طبیعت را از ما گرفته از این که ما را گرفتار دنیا کرده که برای کوچک ترین نیاز هایمان باید اکثر اوقات خود را برای ان بگزاریم و با این کار بچه مذهبی های ما را بدون این که خودشان باورشان بیاید دنیا پرست کرده از این که یاد مرگ را از ما گرفته و دنیا را در چشم ما منزل ابدی جلوه داده و ... بله من از این تکنولوزی متنفرم اما ایا به راستی اگر ما به تکنولوزی با نگاه عبور از غرب رسیدیم با ان اروپایی که به تکنولوزی با نگاه بهشت زمینی رسیده هیچ فرقی نمی کنیم به علاوه ما که داریم می بینیم که رویای بهشت زمینی فقط یک رویا بود و غرب به جهنم زمینی رسیده به نظر بنده با این شرایط کمی بعید به نظر می رسد که ما دروغ بهشت زمینی را باور کنیم اگر هم باور کنیم به دلیل تعلقاتی که هنوز به عالم غیب داریم زودتر می توانیم دروغ بودن ان را دریابیم
    شاید اگر بتوانیم بر روی پای خود بایستیم و غرب زده باشیم بهتر از این باشد که داخل سیستم غرب غرب زده باشیم یعنی به جای اینکه دانشمند و متفکر خود را به غرب بدهیم منابع و ذخائر خود را به غرب بدهیم و بازار مصرف برای غرب درست کنیم خود علم تولید کنیم از منابع خود خودمان استفاده کنیم و بازار مصرف تولیدات خودمان باشیم
    دوست دارم فکر اشفته ی مرا در چند مورد راهنمایی کنید
    ایا فکر نمی کنید تاکید بر انرزی هسته ای نانو فناوری و کلا مجهز شدن به علوم غربی مصداق ایه ی و اعدو مستطعتم بالقوه و دست یافتن به قدرت مقابله است و امروز ما مجبور به یک نوع جنگ سرد نه با یک کشور بلکه با یک تمدن هستیم
    ایا ما با مجهز شدن به تکنولوزی و علم از نوع امروزی داخل جرگه کشورهای توسعه یافته می شویم و راه انان را ادامه می دهیم ایا فراموش می کنیم که ما ملتی ظلم ستیز هستیم منظورم این است که ما به عنوان یک مردم شیعه تا کجا ممکن است گرفتار غرب شویم و نتوانیم در مقابل فرهنگ ابزارالات ان خود را کنترل کنیم
    جنگ و خونریزی ذاتا مورد پسند نیست اما ملت ما حداقل در دفاع از خود مجبور به استفاده از ان شد و جبهه های جنگ ما تبدیل به ان چیزی شد که من فکر نمی کنم در ذات جنگ باشد البته مرگ را درمقابل چشم خود دیدن در ذات جنگ است از رفاه بریدن در ذات جنگ است اما مسلما در تاریخ جنگ هایی که خوی تجاوز گری در ان دیده شده و هر طرف که توانسته بر طرف مقابل خود غلبه بیابد او را مورد تجاوز های مختلف قرار داده خیلی بیشتر از جنگ هایی از نوع دفاع مقدس است من حرفم این است که هر ابزاری ظرفیتی در جهت خوبی وظرفیتی در جهت بدی دارد و نمی توان ان را مطلقا خوب یا مطلقا بد کرد و می توان راهی پیدا کرد که مغلوب فرهنگ ذاتی ان نشد تا وقتیکه فرصت پیدا شد ابزاری مناسب روحیات خود بسازیم
    حرف کسانی مثل استاد طاهرزاده این است که ما امروز ناچار به گزینش تکنولوزی هستیم می ماند ملاک و مقیاس گزینش تکنولوزی اصلا چرا باید فلان تکنولوزی را بگیریم و فلان تکنولوزی را رها کنیم
    ایا با باور اعتقادات شیعی و در حضور رفتن و با علم بدی غرب ایا باز هم با گرفتن یک تکه از غرب همه اش با ان می اید
    ساده تر بگویم بنده با همین علم اندکی که امروز به غرب دارم سعی می کنم در اینترنت سراغ هر جایی از ان نروم و تا می توانم از فیلم های تلویزیون فرار می کنم ولی اخبارش را می بینم
    به هر حال امروز اکثر کسانی که از زمانه چیزهایی فهمیده اند دارند در زندگی شخصی به نوعی گزینش تکنولوزی می کنند

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی