تشویش

تشویش، بنیاد احوالات انسان است

تشویش

تشویش، بنیاد احوالات انسان است

تشویش

توسعه ایرانی - کشاورزی

چهارشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۰، ۱۲:۱۲ ق.ظ

با مردمی که سودای توسعه در سر دارند به سختی می‌توان سخن گفت. آنان آن‌قدر مسحور جذابیت "توسعه" و "تکنیک" شده‌اند که چندان گوشی برای شنیدن ندارند. اگر به آن‌ها از سر دلسوزی گفته‌شود "توسعه تنها در صورت خود‌آگاهی ممکن، و بدون آن محال است"، با آزردگی پاسخ می‌دهند"چقدر انتقاد می‌کنید، راهکاری ارائه دهید". غافل از آن‌ که صدر همین کلام به حمل شایع  مصداق "انتقاد" است، اگر چه به حمل اولی نفی آن محسوب ‌شود. فتأمل!

 باید بدانیم توسعه یک فرآیند پیچیده است. مسأله مهمی که نباید از نظر دور نگه‌داشته شود توجه به شرایط اقلیمی و توانایی‌های بالقوه هر کشور مخصوص به خود است. باید دانست لزومی به آن نیست که هر کس در راه توسعه گام می‌نهد عین همان راهی را برود که دیگر ملل رفته‌اند و همان‌چیزی را تولید کند که آن‌ها دست به کار تولید آن‌اند.

نیوزلند با درک شرایط جغرافیایی خود، فرآیند توسعه خود را مبتنی بر صنایع دامداری بنا نهاده‌است. در حقیقت، زلاندنو کشور خود را به یک دامداری بزرگ تبدیل کرده‌است. این امر منجر به تبدیل این کشور به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گوشت دنیا شده‌است. از پشم گوسفند نیز برای صنایع نساجی و تولید البسه استفاده می‌کندبه ژاپن گوشت صادر می‌کند و از ژاپن خودرو تویوتا می‌خرد. در این مبادله دست بالاتر در اختیار نیوزلند است، زیرا اگر ژاپن قیمت خودرو‌های خود را برای او افزایش دهد یا از فروش خودرو به نیوزلند امتناع کند، متقابلاً از گوشت نیوزلند محروم می‌شود، و نیاز ژاپن به گوشت به مراتب شدیدتر از نیاز نیوزلند به تویوتاست اما نیوزلند می‌تواند از دیگر کمپانی‌های خودروسازی خودرو بخرد.

- ایالات متحده با داشتن تنها سه میلیون کشاورز بیش از هشتاد درصد غلات دنیا را تأمین می‌کند. چهل درصد جمعیت ایران روستایی هستند. رقمی در حدود سی میلیون نفر. اگر از این تعداد تنها یک دهم به کشاورزی به شکل صنعتی و نه سنتی روی بیاورند، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ معادل آمریکا غلات تولید خواهیم کرد!

کشور پهناور ایران با داشتن هر چهار اقلیم آب و هوایی در هر فصل سال، قابلیت تبدیل به یک مزرعه بزرگ را در خاورمیانه دارد. ضمناً لزومی ندارد که تنها به کشت گندم اکتفاء کنیم، که ارزش افزوده به نسبت پایین و هزینه نگهداری بالا دارد. که البته همان گندم نیز اگر در صنایع تبدیلی به مواد غذایی دیگر مبدل شود هم ارزش افزوده بیشتری خواهد داشت وهم نگهداری آن هزینه‌ای کمتر.

 می‌توان قابلیت خراسان را در کشت زعفران بالفعل کنیم. اکنون زعفران را در گونی! به اسپانیا صادر می‌کنیم و این کشور آن را در بسته‌بندی‌های زیبا به بازار عرضه می‌کند و در نهایت زحمتش از آن کشاورزان ما و سود آن به جیب اسپانیا می‌رود.

زیتون در شمال خوب به عمل می‌آید. اما به علت فقدان صنایع تبدیلی و روغن کشی قوی صنعت روغن زیتون را اسپانیا در اختیار دارد. رفسنجان تنها برخی از بالقوه‌هایش را در زمینه کاشت پسته بالفعل کرده است. این مثنوی هفتاد من است!

 مردمان غرب‌زده بیش از آن‌ که عقل مدبر توسعه داشته‌باشند، شیفته ظاهر توسعه‌اند. دنبال صنایع زیبا و دهن‌پرکن هستند. البته باید به آن‌ها حق داد، هر چه باشد مونتاژ ماکسیما ظاهری - و البته فقط "ظاهر"- موجه‌تراز کشت زیتون دارد. حال مردم شهادت‌زده، همین است. به هر آن‌چه جذاب‌تر باشد رو می‌آورند و تنها به حکم حس خود گردن می‌نهند ولو آنکه حکم عقل چیز دیگری باشد.

مادامی‌که دلیل مطلوب بودن توسعه نزد ما خوش‌رنگ و لعاب‌بودن توسعه است، محال است که توسعه پیدا کنیم!

  • ۹۰/۰۱/۲۴
  • صادق دهقانی

نظرات  (۹)

می‌توان قابلیت خراسان را در کشت زعفران بالفعل کنیم. اکنون زعفران را در گونی! به اسپانیا صادر می‌کنیم و این کشور آن را در بسته‌بندی‌های زیبا به بازار عرضه می‌کند و در نهایت زحمتش از آن کشاورزان ما و سود آن به جیب اسپانیا می‌رود. زیتون در شمال خوب به عمل می‌آید. اما به علت فقدان صنایع تبدیلی و روغن کشی قوی صنعت روغن زیتون را اسپانیا در اختیار دارد. رفسنجان تنها برخی از بالقوه‌هایش را در زمینه کاشت پسته بالفعل کرده است. این مثنوی هفتاد من است!
برادر اطلاعات غلط نتیجه گیری غلط میدهد.
این بالاییها مال قبل انقلاب است.
ولی من هرگز نمیگم راهکار عملی ارائه کن. به اندازه کافی نظری و انتزاعی هستید.
لطفا زمینی بخرید و چیزی بکارید! رفیق کشاورز هم زیاد دارید!
  • سید محمد صادق موسوی
  • غربزدگی ما دردی جانکاه دارد میروند در یزد ساختمان هایی بتونی با میلگرد و سیمان می سازند و به اضافه نما با آجر سه سانتی. در تابستان ملت آتش میگیرند و در زمستان از سوز سرما به دولت و آقا فحش میدهند که چرا یارانه ها را هدفمند کرد. در شمال هم آجر سه سانتی را مورب روی ساختمان میل گردی میچینند و بعد از باران های متعدد میل گرد ها زنگ میزند و ساختمان روی زن و بچه اش میریزد.
    اروپا چون بارانی است و آفتاب ندارند شیشه های بزرگ در خانه ها به کار میبرند ولی در یزد که نمیشود برای زیبایی ساختمان از آنها گذشت.
    چقد شما حزب اللهی ها بسته فکر میکنید.
    برادر سعادت! اینکه ما زعفران را در گونی صادر می‌کیم مر بوط به زمان پهلوی نیست. بنده گزارش آن را یکی دو سال پیش از صدا وسیمای جمهوری اسلامی دیدم. مضافاً از صحت آن نیز پرس و جو کرده‌ام به دکتر بهار دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی مراجعه کنید. برادر ایزدخواه از دوستان ایتان هم اطلاعات خوبی دارد.
    نکته دیگر اینکه اگر با برداشتن زمین و کاشتن چیز مشکلات ما حل شده‌بود که 150 سال در راه توسعه زمین‌گیر نشده‌بودیم. ممکن است بگویی مشکل ما در این 150 سال همین نگاه انتزاعی و نق زدن بی‌جا بوده‌است. مانعی ندارد ولی چرا ما در 150 سال به این بیماری دچار بود‌ایم؟ چرا افراد بسیاری به این بیماری مبتلا بودند؟ نکند بیماری مهلک بوده و ضعف از صادق دهقانی نبوده؟ بیماری مهلک را هم یک‌شبه نمی‌توان درمان کرد.
    عالمی گفت من سی سال طول کشید تا حسد را در خود کشتم. شما فکر می‌کنید یک شبه می‌توان بیماری‌های فکری جامعه را اصلاح کرد؟
    از سطحی نگری ما همین بس که یکی از مسؤلین در هیأت دولت گفته که نسخه‌ها را فارسی کنید تا به طب اسلامی نزدیک شویم. در کشوری که متوسط سن سکته در آن به 30 سال رسیده کشوری که تعداد مریض‌های دیالیزی آن 6 برابر دستگاه‌های دیالیز است. چندین سال قبل گفتند سالانه 700 هزار نفر در اثر درمان در کشور ما فقیر می‌شوند. ادوارد براون یک خیابان به نامش باشه و بر علیه پیامبر بنویسد. و هیچ کس هیچی نمی‌گه نمی‌فهمیم طب اسلامی باید منشأش وحی باشد.
    در جواب مصلح: خواهر یا برادر گرامی! اگر برای شما نوشتن فارسی سخت است، خواندن و بازگردانی انگلیسی به فارسی هم برای بنده چندان کار آسانی نیست. لطفاً فارسی بنویسید و گرنه از تأیید نظرات ارزشمند شما معذور خواهم شد.
    اما یک سؤال از شما دارم: اینکه می‌فرمایید طب اسلامی باید منبعش وحی باشد، را می‌توانید قدری بیش‌تر تبیین و تفصیل کنید.
    1. موارد عملی نشان دهید آنان بدنبالش میروند
    بزرگترین مزرعه دار زیتنو ایران در کهکولیه است. او فوق لیسانس فلسفه دارد. فتأمل
    2. قسمت دوم سخن شما دقیق و درست است. نقش اسوه را باید دانست. خمینی اسوه بود آنطور که قرآن از اسوه خواسته است.
    سلام
    بزرگترین پتانسیل بیابانهای ایران شتر و زیتون است.
    مسئله این است که با غربزدگی میخواهید به حل غربزدگی پرداخت.
    در ضمن تعریف من با شما در مورد غربزدگی متفاوت است.
    غربزدگی یعنی عدم احساس اراده و شخصیت والسلام!
    برادر سعادت فرض کنیم بزرگترین پتانسیل ما زیتون و شتر باشد. قبول! اما سؤال را حل نکردید1! چرا مردم کشاورزی و دامداری را بر خود عار می‌دانند؟من معتقدم در زمانه‌ای که صورت مثالی بشر "مهندس"است البته کارخانه ارج و قرب بیشتری می‌یابد تا زمین زراعی و یا باغ.
    ما چون سطحی، ظاهر بین و شهادت‌زده‌ایم به ظاهر غرب نگاه کرده‌ایم و دست به کار شده‌ایم لذا توسعه ما هم یک توسعه رنگارنگ اما بی‌محتوا و بدون قوام است.
    سؤال دیگری که به آن جواب ندادید این است که ما چگونه می‌توانیم مردمی را که در خود احساس شخصیت نمی‌کنند و اراده‌ای از خود نشان نمی‌دهند اهل اراده کنیم؟ خصوصاً که این مردم در انقلاب و جنگ اراده‌های محکمی از خود نشان داده‌اند و اگر نور انقلاب در صحنه آید باز هم اهل اراده خواهدشد
    علم طب در ابتدا باید بتواند تعریف درستی از انسان و رابطه او با هستی و خالق هستی ارائه بدهد و این جز با تمسک به دین امکان پذیر نمی باشد.
    هدف طب اسلامی، تنها بیرون راندن بیماری از بدن نیست بلکه هدف، آزاد کردن فکر و اندیشه و عمل از قیود شیطانی و تعبد محض به اوامر الهی و بسط تمدن اسلامی است. هدف ما نباید تربیت طبیب مسلمان باشد بلکه هدف، تبیین طب اسلامی و تربیت طبیب اسلامی است! طبیب مسلمان در نیت، مسلم و در روش، بی قید است، اما طبیب اسلامی در نیت و روش، مسلم است.
    باطن مدرنیته، استغنای از اسم رب است و این قرائت از عالم، قرائتی شیطانی است که بشر عصر مدرن، از مسلمان و غیر مسلمان آن را باور کرده است. و بدبختی از جایی شروع می شود که مردم ما می گویند این دکتر مسلمانی است، نماز شب می خواند، ... پس باید در مقابل حرفش زانو زنیم و نگوییم که شما ما را بدبخت کردید. یکی از این پزشکان مدرن پاسخ دهد که چرا زنان مصر در هنگام دیدن یوسف دستهایشان را بریدند ولی هیچ نفهمیدند؟ مگر طبق نظریات طب جدید نباید از طریق عصب و نورون ها به مغز هشدار رسد که درد ایجاد شود؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی