دختران و دوراهی خانه و دانشگاه- تأملی پیرامون اثر تکنولوژی بر خانواده
خبرگزاری مهر اعلام کرد که سهم حضور دختران در دانشگاهها به شصت درصد رسیده و پسران تنها چهل درصد صندلی دانشگاهها را در اختیار گرفتهاند.( لینک منبع)
اما مسأله مهم این است که چرا دختران این قدر انگیزه حضور در دانشگاه را پیدا کردهاند؟!
در گذشته و نبود تکنولوژی (منظور از تکنولوژی، ابزارهایی است که از چهار صد سال پیشتر توسط تمدن جدید ساخته شده)، زنان و دختران مجبور بودند کارهای زیادی در خانه انجام دهند.
کارهایی که هم به اقتصاد خانواده کمک میکرد و هم برای زنان و دختران مشغولیت سالم در خانه فراهم میکرد.
زنان نان میپختند.
فرش میبافتند.
کارهای هنری متنوع و زیبا تولید میکردند.
نخ ریسی میکردند و با آن لباسهای زمستانی و تابستانی خود و دیگر اعضای خانواده را تهیه میکردند.
محصولات غذایی اعم از ماست، پنیر، کشک، کره و دوغ در خانه به عمل میآوردند.
فرآوردههای متفاوت در فصل های مختلف سال تولید میکردند.
رب گوجه و آب لیمو میگرفتند.
و از همهی اینها مهم تر بچه تربیت می کردند و به آنها بسیاری از مطالب آموزشی را شخصاً تعلیم میدادند.
اما اکنون نان در نانواییها و عموماً به کمک تکنولوژی پخته میشود.
آبلیمو و رب گوجه هم در کارخانهها و به کمک ماشین ها تولید میشوند.
مادامی که کارخانههای ریسندگی و بافندگی نیز وجود دارد کمتر زنی فکر بافتن قالی و نخ ریسی و دوختن لباس میافتد.
و همان زنان و دختران که در خانه کار میکردند و اکنون بیهویت و بیکار شدهاند، مجبور میشوند به دانشگاه بروند و در رشتههای صنایع غذایی، نساجی، کشاورزی و دیگر رشتههای با ربط و بیربط، مشغول تحصیل شوند تا همان رب گوجهگیری و تهیه آبلیمو را در کارخانه انجام دهند.
از طرف دیگر با جایگزینی خانههای مدرن و آپارتمانی لانه کبوتری شصت، هفتاد متری، به جای خانههای سنتی بزرگ و وسیع، دیگر زنان حتی امکان بازگشت به فعالیتهای سابق و پختن نان را هم ندارند.
در کنار این تحولات، با ظهور نظام آموزشی به هم پیوسته و منسجم، همه خانواده ها مجبورند که فرزندان خود را برای تحصیل راهی مدارس کنند تا روزانه هفت، هشت ساعت در سر کلاس درس بنشینند.
و در این وضعیت زن و مادر خانه، تا حد زیادی نقش آموزشی و تربیتی خود در خانه را هم از دست میدهد.
نتیجه این اتفاقات، ظهور مشکل بیکاری برای زنان و دختران است.
و دختران و حتی زنان خانهدار، نیز هنگامی که میبینند در خانه کار و مشغولیتی ندارند، به صرافت خواهند افتاد که برای رفع این بیکاری به دانشگاه بروند
.تا با این تمهید هم مشکل بیکاری آنها حل شود و هم از دیگر سو بتوانند با اشتغال خود در بیرون خانه کمکی به اقتصاد خود و خانواده کنند.
و وقتی زنان در خارج از خانه مشغول کار شوند، خواه ناخواه، کودکان هم به مهدکودکها روانه خواهند شد و خردسالان و نونهالان که بیشترین نیاز را به مهر و محبت مادر دارند، از این محبت محروم خواهند ماند.
محرومیتی که اثر آن ده سال بعد خود را به شکل، عصیانهای جوانی و گردنکشی در برابر والدین و گرفتن دوست از جنس مخالف برای پر کردن خلأ عاطفی و ... نشان خواهد داد.
شصت درصد دانشجویان کشور دختر هستند و این حادثه نیز به نوبه خود منجر به افزایش سن ازدواج، تشدید مشکلات و مفاسد ویژه در جامعه، اشتغال زنان و تشدید بحران بیکاری مردان، حضور غیر ضروری دختران و زنان در شهرهای دور از خانواده و افزایش مشکلات و مفاسد اجتماعی این پدیده، و دهها اثر سوء دیگر میشود.
حضور زنان در دانشگاه و مشاغل، مشکلات بزرگی ایجاد می کند تا جایی که حتی کشورهای غربی - که منادی آزادی زنان هستند- نیز برای حل آن دست به کار شده و با اجرای طرحهای مختلف زنان را به بازگشت به خانه دعوت میکنند.(دولت فرانسه در سال 2008 طرحی به نام «بیایید به خانهها بازگردیم» را در دستور کار قرار داد).
حتی دختران و زنانی هم که به دانشگاه نمیروند، چون کماکان با مشکل بیکاری مواجه هستند، مجبورند اوقات خود را با رسانههای تکنولوژیک و مدرن که کار آنها نه انتقال پیام بلکه ایجاد سرگرمی است، پر کنند.
و از آن جا که نه خودی و نه غیر خودی هیچکدام از صدا و سیما راضی نیستند، بسیاری از زنان خانهدار و دختران اوقات خود را پای ماهوراهها خواهند گذراند.
هنگامی که تکنولوژی وارد خانه میشود، تنها شیئی به دیگر اشیاء خانه اضافه نمیشود، بلکه کل خانه دگرگون میشود.
اکنون و با بسط تکنولوژی در عالم، زن نه در خانه جایی دارد و نه در بیرون از خانه.
در چنین وضعیتی، تنها خدایی است که می تواند ما را نجات دهد.
به همون اندازه که ارمان گرا بودن خوبه ، با عقل پیش رفتن و با برنامه بودن هم خوبه.
هر کس های و هوی بیشتر داشته باشه نشان از دغدغه مند بودنش نیس.
دفاع نکردن از یک چیز حق بهتر از بد دفاع کردن از اون چیزه .
وبه نظر من امثال شما و آقای داوری به نحوی در این بحث غرب ستیزی وارد شدید که نه تنها برای کسی جذاب نخواهد وبود و نه تنها به هدفتون نمیرسید بلکه افرادی را که به شکل صحیح در این حوزه کار میکنن را هم بد نام میکنید.
در ضمن سئوال من هنوز بی جواب موند .
حالا باید چیکا کرد برای حل مشکل؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟