تشویش

تشویش، بنیاد احوالات انسان است

تشویش

تشویش، بنیاد احوالات انسان است

تشویش

توسعه ایرانی- حمل و نقل

جمعه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۰، ۰۲:۱۰ ق.ظ

توسعه مانند هر کار دیگری شرایط دارد. این شرایط را ممکن است مردمان عادی درنیابند. باید متفکران قوم تأمل کرده و با بررسی دقیق وضعیت کشور و گفت‌وگو، ملزومات توسعه را کشف کنند. برای توسعه یافتن باید همه بخش‌های کشور به صورت هماهنگ توسعه یابند واز جمله صنعت حمل و نقل.

برای آنکه حمل و نقل خود را توسعه دهیم باید به تمامی ابعاد مسأله توجه کنیم. به مؤلفه‌هایی مانند شرایط اقلیمی، هزینه، پیچیدگی‌های تکنولوژیک و... .

 ایران جز در جنوب خود، مرزی دریایی با دریای آزاد ندارد. می‌توان نقشه ایران را با  با جزیره انگلستان، یا شبه جزیره عربستان و یا هند مقایسه کرد. انگستان جزیره‌ای در ابعاد سیستان و بلوچستان ماست. اما در عوض ایران کشوری وسیع است. پس طبیعی است که نقش راه‌آهن یا کشتی، ضریب متفاوتی در این دو پیدا کنند.

 عامل هزینه نیز بایست مورد توجه قرار گیرد. ترتیب هزینه‌ای حمل ونقل در فواصل طولانی به صورت دریایی، ریلی، جاده‌ای و هوایی از ارزان به گران است. البته در این ترتیب فاصله نیز مؤثر است. برای فواصل کوتاه شاید حمل و نقل جاده‌ای کم‌هزینه تر از همه این‌ها باشد.

ساخت هر کدام از ابزارهای حمل ونقل نیز پیچیدگی فنی خاص خود را دارد. از اتوموبیل، لوکوموتیو، کشتی و هواپیما پیچیدگی‌های فنی کار و ساختن ابزاربه ترتیب بیش‌تر می‌شود. و این مسأله از آن‌جا ناشی می‌شود که برای هر کدام از این وسایل نقلیه توان و قدرت خاصی باید تولید شود. موتور یک تریلر کشنده مرسدس بنز، بسته به مدل آن توان تولید قدرتی بین 420 تا 460  اسب بخار را دارد. در حالی که برای رانش خودروی کوچکی مانند تنها 60 اسب بخار کافی است.

با در نظر گرفتن مجموع این مؤلفه‌ها در می‌یابیم که از میان همه این راه‌ها آنچه به صرفه‌تر و برای ما میسرتر است حمل‌و نقل ریلی  ودر عین حال تقویت صنایع دریایی است. حمل ونقل ریلی چنان اهمیتی دارد که می‌توان گفت قرن نوزدهم، قرن ریل‌گذاری اروپاست. اکنون  شاید در هر روستای اروپای غربی بتوان یک ایستگاه راه‌آهن یافت. و جالب است که ساخت لوکوموتیو در غرب زود‌تر از ساخت خودرو‌های سواری بوده‌است. آن‌ها در ادامه راه نیز به شدت به توسعه ریلی توجه کرده‌اند. فاصله پاریس تا بندر مارسی حدود 750 کیلومتر است. در حال حاضر با قطارهایی برقی که سرعت آن‌ها نزدیک 250کیلومتر در ساعت است مسافت پاریس تا مارسی در زمانی نزدیک به سه ساعت طی می‌شود. با چنین سرعتی حتی استفاده از سواری و کامیون و اتوبوس هم به صرفه نیست.   

 این‌ها در حالی است که عمده حمل ونقل در ایران به صورت جاده‌ای انجام می‌شود. طبیعی است! برای این‌کار فقط جاده سازی لازم است. ما نیازی به ساختن خودرو سنگین نداریم. نفت می‌فروشیم، اف اچ و اکتروس می‌خریم! چرا به خود زحمت تأسیس و راه‌انداری کارخانه و طراحی موتور تریلر دهیم؟ خصوصاً که خودروهای دیزلی از سوخت گازوییل استفاده می‌کنند که بهسوزی آن به مراتب کمتر از بنزین است و طبیعتاً موتور آن‌ها باید به مراتب بسیار پیشرفته‌تر از خودروهای سواری و بنزینی باشد. سؤال مهم این است که چرا ما در سال چهل و دو که شروع به ساخت پیکان کردیم، به کارهای زیربنایی‌تر مانند تولید کشنده و یا لوکوموتیو نکردیم؟جواب ساده است! خودروی سواری بیشتر در چشم مردمان شهادت‌زده جلوه می‌کنند. لوکوموتیو را نمی‌توان رینگ اسپرت کرد. نمی‌توان بر روی آن sub woofer  نصب کرد یا چراغ‌های نئونی کورکننده و تلسکوپی بر آن نهاد. نمی‌توان با آن دستی کشید  و یا دور در جا زد. در نهایت خودرو سواری ابزار تفنن و تفریح و فخرفروشی ماست اما لوکوموتیو هیچ‌یک از این قابلیت‌ها را ندارد. قطار در بیابان است و دیده نمِی‌شود. خصوصاً که ساخت اتوموبیل ساده‌تر و ارزان‌تر از لوکوموتیو است. در زمانه‌ای که ساحت حس بر سایه تمامی ادراکات بشر سایه انداخته است چنین الگوی توسعه‌ای اصلاٌ عجیب نیست! نقش راه‌آهن را عقل درک می‌کند و نه حس!

مادامی‌که دلیل مطلوب بودن توسعه نزد ما خوش‌رنگ و لعاب‌بودن توسعه است، محال است که توسعه پیدا کنیم!

  • ۹۰/۰۱/۲۶
  • صادق دهقانی

نظرات  (۶)

چرا کارشناسان متعهد با درک این مسائل باز توان پیاده کردن این مطالب را ندارند؟ ،ریشه مشکل را در چه می‌بینید؟
سلام
به نظرم میتونی با بجه های ایتان همکاری کنی!
موفق باشی
البته شاید اتومبیل به خاطر بحث حمل و نقل درون شهری بیشتر مورد توجه قرار گرفته است
در جواب یک سؤال: برای دیدن این مسائل تنها "تعهد" کافی نیست باید "مدرنیته" و "تکنولوژی" را به خوبی بشناسیم. متأسفانه ما با مقوله تکنولوژی خیلی ساده بینانه برخورد کرده‌ایم به همین دلی است که 150 سال است پا در اره توسعه نهاده‌ایم اما از توسعه تنها رنگ ولعاب آن نصیب ما شده‌است.
در جواب فرزاد: در مورد کامنت اول باید بگویم که یک از اهداف من از نوشتن سلسله یادداشت‌های "توسعه ایرانی" اثبات این مطلب است که "این گونه نیست که هر کس نقد مدرنیته می‌کند تمام سخنانش انتزاعی باشد (آن گونه که برخی دوستان می‌پندارند. البته منظورم شما نیستید)
اما در مورد کامت دومت باید بگویم عمده دلیل اقبال ما به خودروی سواری ناشی از بحث حمل ونقل شهری نبوده‌است، بلکه دلیل اصلی آن همان ظاهربینی ما بوده‌. دلیل حرفم چیست؟ انگلستان حدود 100 سال پیش مترو در لندن ساخته‌است. ساخت صنعتی خودروی سواری تقریباً همزمان با همان از اوایل قرن بیستم آغاز شد. پس می‌بینید که خود غربی‌ها برای حمل ونقل درون شهری کارهای بسیار اساسی ار سال‌ها پیش آغاز کردند. جالب‌تر اینکه راه آهن برون شهری قبل از خودرو سواری در اروپا مورد استفاده قرار گرفت.
ان شائ الله مشخصاً در مورد "حمل و نقل درون شهری" یک مقاله مجزا خواهم نوشت.
  • حمزه وطن‌فدا
  • این جواب "که با ایتان همکاری کنید" از صد تا فحش بدتر بود. گویی واقعاً نمی‌فهمیم به هم چه می‌گوییم. مگر منظور از این نوشته این است که بیاییم مثلا مشکل حمل و نقل را حل کنیم یا سایر جزییات توسعه را. این نوشتار یک هدف دارد تا برای آدم‌هایی از قبیل من که با زبان استدلال و برهان سر عقل نمی‌آیند یا حال مطالعه ندارند شواهد عینی ارائه دهد که آقاجان ما وضعمان خراب است، وحشتناک ما همه‌مان دسته جمعی در خریت فرو رفته‌ایم. تا شاید قدمی در خود آگاهی فردی و جمعی بر داریم.
    می‌گوید با این که مسؤلان این‌ها را می‌دانند چرا عمل نمی‌کنند. یا کارشناسان متعهد...
    مسولان به قبر بیکن خندیده باشند، اگر ذره ای از آنچه صادق گفته است را بفهمند. ایراد بسیاری از دوستان این است که با مسؤول دم‌خور نبوده اند تا حضوراً درک کنند یک مسؤول یعنی چند کیلو خریت. کارشناس متعهد هم هر وقت شما پنج عدد نشان دادی سرش بحث می‌کنیم .
    متعهد یعنی مسلمان، مجاهد، موحد، طاغوت شناس. نه ریشو، نمازخوان. واقعاً شماها دانشگاه رفته اید؟ اساتید را دیده‌اید؟ اساتید چه می‌فهمند. حقیر حدود ده واحد دروس مربوط به راه اعم از راه سازی و ترابری و ترافیک پاس کرده‌ام. سر سوزنی تفکر وجود نداشت. اساتید که از قضا متعهد به تعبیر شما هم بین‌شان بود فقط به جزییات نظر دارند و فرمول سرهم می‌کنند. شما به سایر رشته ها در این موضوع هم رجوع کن اعم از ترابری ترافیک مدیریت مدیریت استراتژیک. قطعاً به این نوشتار نخواهی رسید. چون ما اساساً یا فکر نمی‌کنیم یا بی هدف فکر می‌کنیم و نمی‌دانیم می‌خواهیم چه کنیم در این دنیای امروز، پس فکر کردن و کارشناسی در جزییات توسعه هم دردی دوا نمیکند. ما اول باید به این سوال شفاف جواب دهیم که ایران می‌خواهد چه باشد و صورت آرمانی‌اش چیست؟ این شتر گاو پلنگ موهوم اذهان راه را فقط برای بی فکری باز می‌کند.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی