تشویش

تشویش، بنیاد احوالات انسان است

تشویش

تشویش، بنیاد احوالات انسان است

تشویش

آیا انتخابات کاری عاقلانه است؟!

جمعه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۴۷ ب.ظ

گفتم: به نظرت در انتخابات آینده چه کسی رأی خواهدآورد؟

 گفت: کدام انتخابات؟

گفتم: انگار تازه از خواب زمستانی بیدار شده‌ای! انتخابات ریاست جمهوری دیگر!

گفت: مگر برای ریاست جمهوری باید انتخابات برگزار شود؟!

گفتم: تو حالت خوبه؟! مگر تو در این کشور زندگی نمی کنی که از این مسأله بی‌خبری؟!

گفت: دوست عزیز! من نه در خواب زمستانی‌ بوده‌ام و نه از اوضاع مملکت بی‌خبر. شما پرسیدی که در انتخابات به چه کسی رأی می‌دهم، بنده هم متقابلاً‌ یک سؤال کردم و آن این بود که آیا برای تعیین رییس جمهور حتماً‌ باید انتخابات برگزار شود و رأی داد و گرفت؟!

گفتم: فعلاً‌ که  تا حالا که برگزار شده و از این به بعد هم باید برگزار شود.

گفت: چرا ؟!

گفتم: چون باید بهترین شخص برای نفر اول اجرایی کشور انتخاب شود و به مدت چهار سال امور اجرایی کشور را بر عهده بگیرد.

گفت: آیا غیر از این است که کسی که در انتخابات پیروز می‌شود، باید در طول این چهار سال سیاست و اقتصاد و فرهنگ را با سیاست های خاص خود اداره کند؟!

گفتم: مسلمه. باید بهترین نفر را انتخاب کرد،‌ تا بهترین سیاست‌ها را اعمال کند.

گفت: بسیار خوب. به نظر تو بهترین رئیس جمهور چه کسی است؟

گفتم: کسی که به فکر منافع شخصی و حزبی خود نباشد و درد مردم را داشته باشد. کسی که مشکلات کشور را به بهترین شکل شناخته باشه و راه حل های درست و حسابی داشته باشد. و البته اهل عمل باشد و نه صرفاً شعار.

گفت: یعنی به نظر شما شخصی که این چنین ویژگی‌هایی را دارا باشد، صلاحیت تصدی ریاست جمهوری را دارد؟

گفتم: بله، فقط این شخص صلاحیت رئیس جمهور شدن را دارد و نه شخص دیگری.

گفت: پس چرا برای برای سر کار آمدن بهترین شخص، روش انتخابات را برگزیده‌ایم؟!

گفتم: ببین دوست عزیز! یکی از روش‌های حکومت، حکومت فرد بر مردم است. این نوع حکومت، حکومت دیکتاتوری و استبدادی است.  نقطه مقابل این نحوه حکومت، حکومت مردم بر مردم است. امیدوارم شما نخواهی بگویی که ما باید به سمت روش استبدادی و دیکتاتوری برویم!

گفت: اگر منظور از حکومت استبدادی یعنی این که یک نفر زمام امور همه را به دست بگیرد و بخواهد مطابق با امیال و منافع خود، همه جامعه را اداره کند، مسلماً‌ هیچ انسان عاقلی زیر بار چنین حکومت و حاکمی نمی‌رود. بنابراین ابلهانه بودن حکومت استبدادی واضح است. اما وقتی متوجه می‌شویم که حکومت استبدادی غلط است، به این معنی نخواهد بود که باید حتماً به دموکراسی و انتخابات رو کنیم! بزرگترین آفات دموکراسی و انتخابات، ریسکی است که در آن وجود دارد.

گفتم: چه ریسکی؟!

گفت: اگر قرار است که  مردم بهترین شخصی که صلاحیت‌های ریاست جمهوری را دارد را در انتخابات، انتخاب کنند، آیا احتمال ندارد که این شخصی که از همه شایسته‌تر است، در انتخابات رأی نیاورد و شخص دیگری که شایستگی کمتری دارد، انتخاب شود؟!

گفتم: خب معلوم است که این احتمال وجود دارد. ولی ما برای این مشکل راه حل داریم و این مسأله چیز مهمی نیست! ولی شما کشف تازه‌ای نکرده‌ای و ما خودمان قبلاً‌ برای این مسأله فکر کرده‌ایم و راه حلش را هم پیدا کرده‌ایم!

 گفت: چه راه حلی؟!

گفتم: ما قبل از انتخابات، فرصتی فراهم می‌کنیم که همه افرادی که قصد دارند در انتخابات شرکت کنند،‌ بتوانند شایستگی‌های خود را نشان بدهند و خود را معرفی کنند تا اکثریت مردم او را انتخاب کنند.

گفت: آهان!! انگار  حق با شماست. فکر کنم با این راه حل مشکلی که من فکر می‌کردم برطرف شد.

گفتم: بله دوست عزیز! انتخابات و دموکراسی بهترین روش برای حکومت است و  هیچ مشکلی ندارد.

گفت: معذرت می‌خواهم اگر سؤالاتم خیلی ابتدایی است. اما اگر امکان دارد به این سؤال دیگر  من هم جواب بدهید ممنون می‌شوم. آخر من احساس کردم که شما خیلی دانا هستید و از هیچ چیز بی‌اطلاع نیستید.

گفتم: بپرس.

گفت: سؤال من این است که اگر احیاناً‌، خدای ناکرده، زبانم لال اکثریت مردم نتوانستند شایسته‌ترین فرد را درست تشخیص بدهند، و به عنوان مثال یکی از کاندیداها با استفاده از توان مالی و یا رسانه‌ای و تبلیغاتی توانست مردم را فریب بدهد،‌ در آن صورت چه اتفاقی رخ خواهد داد ؟!

گفتم: واضح است! شایسته‌ترین فرد رأی نخواهد آورد.

گفت: و آیا  غیر از این است که وقتی شخصی که شایسته نیست زمام اداره کشور را به دست بگیرد، عملاً کشور به مدت چهار سال با مدیریت ضعیف اداره خواهد شد و قطعاً دچار نابسامانی‌های زیادی خواهد شد؟!

گفتم: ممکنه این اتفاق بیافتد. ولی باز هم جای نگارنی نیست!

گفت: چرا؟!

گفتم: چون اولاً این مسأله و انتخاب خواسته خود مردم بوده و ثانیاً در حکومت مردم بر مردم می توان از این بی سروسامانی جلوگیری کرد.

گفت: چه طوری ؟

گفتم: در صورتی که عدم صلاحیت و شایستگی رئیس جمهوری مشخص بشود، یا مشخص شود برنامه‌هایی که او مد نظر دارد،‌ بهترین برنامه ممکن نبوده است، مجلس آن رئیس جمهور را عزل می کند و انتخابات جدید برگزار خواهد شد. دیدید که این مشکل هم قابل رفعه!

گفت: ولی انگار راهکار شما چند اشکال دارد!

گفتم: چه اشکالاتی؟!

 گفت: اشکال اول اینکه در این مدت زمان یک یا چندساله‌، کشور اشتباهی حرکت کرده و هزینه‌های زیادی صرف این کار شده و فرصت های زیادی هم از دست رفته است.

گفتم: ولی بعد از عزل رئیس جمهور و انتخاب رئیس جمهور بعدی، می‌شود با برنامه‌ریزی‌های دقیق عقب ماندگی را جبران کرد.

گفت: ولی مگر تضمینی وجود داره که در انتخابات آینده شایسته‌ترین فرد رأی بیاورد؟! چه تضمینی هست که مردم باز هم در تشخیص شایسته‌ترین فرد اشتباه نکنند؟!

گفتم: بالاخره بعد از چند مرحله رئیس جمهور برتر رآی خواهد آورد.

گفت : ولی این روش هزینه بسیار زیادی داره. به شکلی که عملاً تا چندین سال کشور را عقب خواهد انداخت. مضافاً که اشکال دیگری هم به راهکار شما وارد است.

گفتم: چه اشکالی؟!

گفت: شما فرمودید که نمایندگان مجلس،‌ هنگامی که عدم صلاحیت و کفایت رییس جمهور را تشخیص دادند،‌ او را عزل می‌کنند. ولی مگر خود نمایندگان مجلس هم از طریق انتخابات به مجلس راه پیدا نکرده‌اند؟! از کجا می‌توان مطمئن بود که خود نمایندگان مجلس نیز مانند رئیس جمهور صرفاً بواسطه تبلیغات و نه شایستگی حقیقی به مجلس راه پیدا نکرده باشند؟! آن وقت مشکل دو تا می‌شود. چرا که در این صورت خود این نمایندگانی که ممکن است صلاحیت لازم را نداشته باشد را باید به دست چه کسی و با چه مکانیسمی عزل کرد؟! و از طرف دیگر نمایندگانی که شایستگی خودشان محل ابهام است، چطور می‌توانند در مورد شایستگی و عدم شایستگی رییس‌جمهور و یا هر فرد دیگر نظر درست بدهند؟!

گفتم: ببین دوست عزیز! این اشکالاتی که شما مطرح می‌کنید، به خاطر انتخابات و دموکراسی نیست. تقصیر مردم است که اشتباه انخاب کرده‌اند!

گفت: اگر مردم رییس جمهوری را انتخاب کردند که شایسته‌ترین فرد نبود،‌ آیا ما حق داریم که جلوی آنها بایستیم و زیر بار انتخاب مردم نرویم؟!

گفتم: نه چنین کاری امکان ندارد. چون اکثر مردم شخص دیگری را می خواهند. ما و کاندیدای برتر باید به حکم دموکراسی از عرصه اداره حکومت کنار بکشیم. چرا که اصالت با حکومت مردم بر مردم است.

گفت: ولی وقتی می دانید که با رأی اکثریت مردم، شخصی رئیس جمهور شده که شایسته نیست، و دست کم چهار سال سیاست های نادرست اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را در کشور اجرا خواهد کرد که به ضرر  همه‌ی مردم خواهد بود، آیا درست است که ما سکوت کنیم و آیا عقل چنین کاری را می پذیرد؟!

گفتم: گفتم که اشتباه از مردم است که به بهترین کاندیدا رأی نداده اند. انتخابات که مشکلی نداره!

گفت: شاید اشکال از روشی بوده که شما از روز اول برای تعیین مسؤول اجرایی کشور تعیین کرده‌ایم. چرا شما از اول برای انتخاب بهترین شخصی که لیاقت ریاست جمهوری را دارد، باید در مکانیسمی قرار دهید که ریسک بالایی در آن هست که آیا او رأی می آورد یا نه؟ و اگر رأی نیاورد، حداقل چهار سال کشور با مدیریت سست و ضعیف اداره شود؟ و خیلی از فرصت ها و منابع ملی تلف شود. آیا عاقلانه است که برای انتخاب بهترین رئیس جمهور انتخابات برگزار کنیم؟ اگر ضعیف ترین ولی پرتبلیغات ترین کاندیدا به مدت چهار سال رئیس جمهور شود، چه باید کرد؟

گفتم: ولی نمیشه که ...

گفت: میشه من از شما یک سؤال دیگر هم بپرسم؟!

گفتم: بپرس!

گفت: خود شما وقتی بیمار می شوید، آیا می‌روید و به بهترین پزشک شهرتان مراجعه می کنید یا اینکه مردم شهرتان را دور هم جمع می کنید و انتخابات برگزار می کنید و می گویید به نظر شما کدام پزشک بهتر است و بعد به آن پزشکی که بیشترین رأی را آورده به او مراجعه می کنید؟!  اگر اکثر مردم عادی که عموماً اطلاع‌شان از علم پزشکی بسیار کم است اشتباه کنند و به پزشکی رأی بدهند که علم چندانی ندارد و صرفاً مدام در تبلیغاتش گفته که من می‌توانم همه ی بیماری های سرطانی و کلیوی و ... را یک هفته ایی مداوا کنم، شما به مدت چهار سال به او مراجعه می کنید؟!  آیا خود شما این کار را می کنید؟!

گفتم: یعنی تو می گویی انتخابات برگزار نشود؟! یعنی تو موافق حکومت استبدادی هستی؟

گفت: من از عاقلانه بودن یا نبودن انتخابات پرسش کردم، چرا شما آشفته می شوید؟!

گفتم: شما انتخابات را رد می کنید.

گفت: من انتخابات را رد نکردم. من فقط چند تا سؤال ساده کردم و گفتم آیا انسان های عاقل برای انتخاب سرپرست چهار ساله‌ی کشور خود این کار را نمی کنند؟! من یک سؤال ساده کردم و دلیلی ندارد که شما آشفته شوید. شما اگر موافق انتخابات هستید بایستی دلایل عقلی‌تان را بیان کنید تا من هم قانع شوم.

 گفتم: شما سؤال نمی‌کنید. شما می‌خواهید حکومت استبدادی را تئوریزه کنید!

گفت: چرا شما فکر می کنید هر کسی مخالف انتخابات و حکومت جمهوری باشد، الزاماً موافق حکومت استبدادی است؟

گفتم: مگر شما غیر از حکومت استبدادی و حکومت مردم بر مردم، حکومتی سراغ دارید؟

گفت: آیا امکان ندارد که حکومتی تشکیل داد که نه استبدادی باشه و نه  دموکراسی؟

گفتم: تا الان چنین جکومتی وجود نداشته. اگر کسی دموکراسی را نپذیرد راه دیگری جز استبداد ندارد.

گفت: این که تا الان وجود نداشته دلیل قانع‌کننده‌ای نیست. خیلی از پدیده‌ها و دستاوردهای بشری هم قبلاً‌ سابقه نداشتند و به مرور بشر آن ها را درست کرد. من نمی‌گویم خودم یک مدل حکومتی در ذهن دارم که بهتر از دموکراسی است. من می‌گویم امکان دارد به مدلی بهتر از انتخابات و دموکراسی دست پیدا کرد.

گفتم: ما که نمی‌توانیم که کل کشور را تعطیل کنیم تا شما و یا هر کسی که معتقده انتخابات درست نیست، بنشینند و فکر کنند و روش حکومتی بهتر را کشف کنند!

گفت: من هم نگفتم که الان انتخابات برگزار نکنیم. من گفتم فکر نکنیم که انتخابات و دموکراسی، صد در صد درست هستند و هیچ عیب و نقصی ندارند. بالاخره این روش را هم ما انسان‌ها درست کرده‌ایم. و همین طور که به مرور زمان قوانین تغییر می‌کنند، شاید لازم باشد که به مرور یک روش بهتر از دموکراسی پیدا کنیم. خصوصاً‌ که دموکراسی یک روش حکومتی خیلی قدیمی و مربوط به 2500 سال پیش است و بشر روز بروز عقلش کامل‌تر شده است. پس باید روش های حکومت مان را هم روز بروز بهتر کنیم و نه این که بخواهیم صرفاً‌ به روش‌های کهنه و قدیمی دلخوش کنیم. البته تا وقتی که راهی به جز انتخابات پیدا شود، بنظرم باید همین روش فعلی را اجرا کرد.

گفتم: ولی شما نباید این بحث ها را در شرایط حساس انتخابات مطرح کنی. چون این بحث‌ها موجب می‌شود که مردم از انتخابات مأیوس شوند و کشور ضربه بخورد.

گفت: ببین دوست من! در کشور ما تقریباً هر سال یک انتخابات برگزار می‌شود. شرایط که تقریباً همیشه حساسه! چند ماه بعد از انتخابات هم هم که احتمال فتنه وجود دارد. تابستان هم که دانشگاه‌ها که جای طرح این مباحث است تعطیل است.

ممکن است بفرمایید که پس کی باید بحث هایی این چنینی مطرح بشوند؟!

مضافاً‌ که اگر واقعاً‌ با نوشتن یک مقاله در نقد انتخابات، مردم از انتخابات ناامید می‌شوند، خب طرفداران انتخابات هم می‌توانند بیایند و هزار تا مقاله در مدح انتخابات بنویسند تا مردم به انتخابات امیدوار شود و مشارکت مردم بیشتر شود! و مهم‌تر  این که انتخابات و یا هر روش دیگری که با نوشتن یک مقاله،‌ مخدوش شود، همان بهتر که کنار گذاشته شود!

این را گفت و رفت. ‌

نویسنده: سید صادق موسوی

منبع

بعد التحریر:

1- بحث انتخابات گرم است. و در حقیقت ما فعلاً با انتخابات سرگرمیم!

حیفم اومد برای دوستانی که جز فعالیت در انتخابات هدف حیات زمینی دیگری ندارند، چیزی ننویسم!

شنیدم احمدی نژاد گفته که من می خواستم کار کنم، ولی نذاشتن!

خب محمود جون چه تضمینی هست که در هشت سال آینده اجازه بدهند که مهندس مشایی، بتواند کارش را انجام بدهد؟!

آن که شما بودی که نذاشتنت، مشایی که تازه از همان اول کلی دشمن آیت الله و حجه الاسلام دارد!

 

2- عکس ها معرفی دکتر لنکرانی و پایداری را دیدم.

 

خداییش من به خلوص این جریان غبطه می خورم.

 

چقدر بچه های خالصی هستند.

 

حیف که جریان پایداری تفکر ندارد!

وقتی که تفکر نباشد،‌ خلوص هم دردی  را دوا نمی‌کند.

 

3- این مصاحبه از دکتر عبدالکریمی در مورد الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت از دستتون نره.

دانلود مقاله

  • ۹۲/۰۱/۳۰
  • صادق دهقانی

دموکراسی

انتخابات