آیا ناتو به لیبی حمله خواهدکرد؟
کانت در مقاله "منور الفکری چیست" مینویسد: «ما (اروپا) به یک نوع عقل دست یافتهایم و مردمان سایر ملتها از آن بیبهرهاند و بلکه محجور(کودک به سن بلوغ نرسیده) هستند. ما موظیم که دست آنها را بگیریم و آنها را به بلوغ عقلی برسانیم». این جمله کانت، استدلال فلسفی خوبی برای استعمار سایر ملتهاست. و البته کانت، به قصد تئوریزه کردن استعمار آن را بیان نکرده بلکه اعتقاد خود را عنوان کرده است.
واقعیت مطلب این است که اگر میبینیم کاترین اشتون و هیلاری کلینتون، بلافاصله بعد از انقلاب مردم مصر و تونس راهی آن کشورها میشوند، این است که از نظر نگاه انسان غربی، کشورهای جهان سوم عقل لازم برای تحقق دموکراسی را ندارند و ما غربیها باید به آنها روش دموکراسی را بیاموزیم.
حمله احتمالی ناتو به لیبی نیز در راستای همین نگاه صورت میگیرد، مردم لیبی توان فکری و عملی برای ایجاد دموکراسی را ندارند و ما یعنی غرب باید به مدد ناو هواپیمابر و جنگندههای F-18 دست مردم محجور لیبی را بگیریم. به تحولات خاورمیانه در سی ساله گذشته بنگرید، آیا نمیتوانید با این دستگاه، تمام لشگرکشیهای آمریکا و سایر کشورهای غربی را تحلیل کرد؟
اگر ما به دنبال دموکراسی باشیم باید آن را از یورگن هابرماس و ریچارد رورتی بیاموزیم و در این صورت باید منتظر کروزهای آمریکایی باشیم، مگر اینکه در اندیشه ایجاد حکومت دینی باشیم. در این ایام به این مسأله میاندیشم که مردم منطقه در سودای کدام مقصد از مقاصد فوقاند؟
دوم:
ذات مدرنیته نیست انگاری است. نیست انگاری یعنی اینکه هیچ حقیقت ثابت و نفسالامری در عالم وجود ندارد که به آن بتوان تمسک جست و یا اگر هست ما توان درک حقیقت را نداریم چرا که به گفته کانت "این فاهمه ماست که به جهان خارج صورت میبخشد."
وجالب اینجاست، فرانسه ملعون به قذافی جنایتکار، هواپیمای میراژ میفروشد و پس از چندی قطعنامهای را در شورای امنیت به تصویب میرساند که لیبی، منطقه پرواز ممنوع است. یعنی اگر میراژهای قذافی بپرند هدف موشک فرانسه و دوستان فرانسه قرار میگیرند!
غرب به هیچ حقیقتی پایبند نیست چرا که مدعی است حقیقتی وجود ندارد و اگر هست ما توان درک آن را نداریم. دوستان این ظاهر ماجراست. غرب به یک گزاره نفسالامری سخت معتقد است و آن "نفت" است.
مدرنیته خون را نمیشناسد او میگوید" شما میپندارید که آنچه از مردم لیبی بر زمین میریزد خون است! اما در هنگام مواجهه با نفت، دیگر از پندار و توهم سخن نمیگوید چراکه انسان شهادت زده هرچند انکار حقیقت کند در نهایت نمیتواند نیازهای مادی و هوسهای دنیایی خود را انکار کند! و آن هنگام است که بوی نفت را خوب می فهمد.
سوم:
به اظهارات مسؤلین جمهوری اسلامی در این ایام
دقت کردهاید یا نه؟
مدام از انفعال و سکوت نهادهای بینالملی در برابر حوادث
خاورمیانه گلایه میکنند!
آیا اکتفا به همین گلایهها و عدم انجام یک تلاش جدی عملی، خود انفعال و سکوت نیست؟ البته اگر همین نوشتهها نیز به این عنوان متهم نباشند!
- ۸۹/۱۲/۲۸